ماه مبارک رمضان، از جمله مهمترین ماهها نزد مسلمانان جهان بوده که هر ساله، اعمال و آداب و رسوم خاص آن نیز توسط مسلمین انجام میشود. قرآن نیز، با توجه به آیه 185 سوره بقره، در این ماه و در شب قدر نازل شده است که اهمیّت ماه رمضان را چندین برابر میکند. شبهایی که ویژگی بارز آن دست به دعا بردن و راز و نیاز با پروردگار و دعای جوشن کبیر است. اما در کنار همهی این ویژگیها، ویژگی خاص و ملموس ماه رمضان، روزه گرفتن در این ماه است. اما علت و فلسفه روزه گرفتن در ماه رمضان یا حتی سایر ماهها چیست؟ و خداوند چه پاداشی را برای شخص روزه دار در نظر میگیرد؟ در ادامه همراه باشید با پاسخ این سوالات.
فلسفه 30 روز روزه گرفتن در ماه رمضان از زبان پیامبر
طبق روایتی که در کتاب مطلع انوار مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی نیز به آن اشاره شده است:
حسن بن علی علیه السلام می فرماید: گروهی از یهود نزد رسول خدا آمدند و داناترین آنان از پیامبر شروع به سوال پرسیدن کرد و گفت: چرا خداوند روزه را در امت تو سى روز قرار داده ولى در امت هاى گذشته بیش از آن بود؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «وقتى آدم از آن درخت خورد به مدّت سى روز در شکم او باقى ماند و به همین خاطر خداوند در ذریه اش سى روز گرسنگى و تشنگى را قرار داد، و اینکه در شب براى خوردن آزادند به خاطر تفضّلى است که خداوند در حقّ آنها کرده است و بر امّت من هم سى روز واجب کرد.»
پاداش روزه گرفتن در ماه رمضان از زبان پیامبر اسلام
یهودی گفت: راست می گویی ای محمد! روزه داران چه پاداشی دارند؟
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: هیچ مؤمنى نیست که براى خشنودى خدا ماه رمضان را روزه دارد جز آنکه خداوند هفت خصلت براى او قرار دهد:
- آنچه از حرام در بدنش باشد آب خواهد شد.
- به رحمت خدا نزدیک شود.
- کفّاره اشتباه پدرش آدم خواهد بود.
- خداوند سکرات و سختى مرگ را بر او آسان گرداند.
- در روز قیامت از گرسنگى و تشنگى در امان خواهد بود.
- به او برگه برائت و بیزارى از آتش داده خواهد شد.
- از خوراکى هاى پاکیزه بهشت به او بخورانند.
همچنین در مصباح الشریعه، ص 135 و 136 از امام صادق آمده که پیامبر فرمود: «خدای متعال می گوید: روزه اختصاص به من دارد و من خود پاداش آن را خواهم داد و یا اینکه من خود پاداش آن خواهم بود.»
علّت جائز بودن اجاره روزه و نماز از زبان شیخ حسین یزدی
علامه طهرانی، همچنین در کتاب مطلع انوار خود، در مورد فلسفه جائز بودن اجاره روزه و نماز برای میّت، حکایتی را اینطور بیان میکند که: در شب دوّم شهر جمادی الاولی ١٤٠٠که به زیارت استاد، آقای آیة الله حاج آقا مرتضی حائری در منزلشان نائل آمدیم، در ضمن مذاکرات فرمودند:
«روزی آقای شیخ حسین یزدی معروف، که رئیس دادگاه شرع در زمان سلطان جائر بود، با مرحوم پدرم آقای آیة الله حاج شیخ عبدالکریم در نزد مرحوم میرزای شیرازی بزرگ نشسته بودند. مرحوم میرزا راجع به استیجار شخصی که در مجلس آمده بود و تقاضای صلاة و صوم داشت، برای صلاة و صوم اموات از پدرم سؤال می کند و توثیق می خواهد. مرحوم پدر می گوید: من نمی شناسم و توثیق نمی کنم. مرحوم میرزا از آقای شیخ حسین سؤال می کند. شیخ حسین به میرزا عرض می کند: حضرت آقا بدهید! بدهید!
وقتی که از مجلس خارج شدند، مرحوم پدرم به آقای شیخ حسین میگوید: آیا شما این مرد را میشناختی و میدانستی که نمازها را میخواند؟
آقای شیخ حسین گفت: و الله اگر یک رکعت از نمازها را بخواند، والله اگر نمازهای این مرد بر فرض خواندن به روح آن مرده اثری داشته باشد؛ آن مرد متوفّی نمازهای خود را نخوانده، کجا این نمازها مؤثّر خواهد بود؟
پدرم میگوید: من گفتم: پس چرا گفتی بدهید بدهید؟
آقای شیخ حسین در جواب گفت: آقاجان خدا أرحم الراحمین است و میخواسته بدین وسیله دستگیری از فقرا و ضعفاء بشود، و بدین وسیله نیز نتیجه حاصل و دستگیری میشود، و این مرد، مرد بیچاره و فقیری بود گفتم به او بدهید.»